کو علی اصغر؟ چه شد آن طفلِ مظلومِ حسین؟
گشت پر پر، نوگُلِ باغِ حسینِ بی سَرَم
مو پریشان کرد زینب، ناله ای جان سوز داد
بر تنِ خونین ز شمشیرِ علیِ اکبرم
چارده گُل از بنی هاشم به خاک افتاده اند
وای بی سر مانده و در خون شناور لشکرم
آنکه فرزندش شهیدِ نوجوانِ کربلاست
گفت فرزندش: شناسیدم از آلِ جعفرم
داغ پشتِ داغ بر قلبش نشست و صبرکرد
چون مُقَرّب بود بر درگاهِ حیّ ِ داورم
زینب از آن سینه ی در خون شناور بازگو
زخم های در دلت را با دل و جان می خَرَم
یالِثارات الحسین ای زینبِ غمدیده ام
مادرم زهرا ببین خونِ دل و چشمِ تَرَم
مادرم زهرا، دلِ زینب دگرگون شد ببین
خصم بی رحمانه سلاخی نمود آب آورم
شش برادر داشت زینب ،کربلا از او گرفت
شد اسیر و داغ بر دل زینبِ نام آورم
شاعر: آمنه نقدی پور
از کتاب معراج خون
برچسبها: حضرت زینب , آمنه نقدی پور , معراج خون